پیل بند کردن. (فرهنگ فارسی معین). بدین معنی است که دو پیاده را در بازی شطرنج با فیل در یک خط مورب قرار دهند تا مهرۀ طرف مقابل به هیچ یک از آنها نتواند حمله کند و بازیگر مهرۀ شاه خود را حفظ کند: پیاده روان کرد فیل بلند به هر گوشه ای کرده صد فیل بند. نظامی. رجوع به فیل بند شود
پیل بند کردن. (فرهنگ فارسی معین). بدین معنی است که دو پیاده را در بازی شطرنج با فیل در یک خط مورب قرار دهند تا مهرۀ طرف مقابل به هیچ یک از آنها نتواند حمله کند و بازیگر مهرۀ شاه خود را حفظ کند: پیاده روان کرد فیل بلند به هر گوشه ای کرده صد فیل بند. نظامی. رجوع به فیل بند شود